شنبه، ۲۲ شهریور ۱۴۰۴

احتمالاً فک میکنین عاشق قورباغم...
ولی اصلاً اینطور نیست!
البته ازشون بدم نمیاد، ولی عاشقشونم نیستم. در اصل، فقط عاشق قورباغه ی خودمم :)
داستانش خیلی ساده تر از اون چیزیه که فکرشو میکنین. یه روز داشتم یکی از محصولامو طراحی میکردم که یهو این قورباغه رو کشیدم. درجا عاشقش شدم و الان توضیح میدم چرا!
اولاً قیافش خداس!
لبخند میزنه و قشنگ حس آرامش و ریلکس بودنو منتقل میکنه.
دوماً رنگش به همه چی میاد! یه رنگ سبز پاستلی قشنگ.
یه فکت جالب! من تا قبل این قورباغه، فک نمیکردم هیچوقت از رنگ سبز خوشم بیاد. ولی از وقتی این قورباغه رو کشیدم، از رنگ سبز خیلی خوشم اومده و حس میکنم همه رنگی بهش میاد!
با اینکه فکر زیادی پشتش نبود و شانسی بود؛ ولی الان میبینم که هیچی بجز همین قورباغه ی نرم و خوشحال نمیتونست سوپر مدل برندم باشه!
این قورباغه ی نرمالو، به محصولاتم یه عنصر شاد و با نمک اضافه میکنه و اتفاقاً چون خیلی رندومه، خیلی خوب توی ذهن ها میمونه!