جمعه، ۲۱ شهریور ۱۴۰۴

اسم این برندم از ترکیب این دو کلمه درست شده:
آیدا که منم!
و ویژن، هرچی که توی ذهنمه...
چرا این دو تا رو کنار هم گذاشتم؟
چون دقیقاً بیانگر برندم هستش:
محصولاتی که از ویژنِ آیدا خلق میشن!
برندی که به ایده های هنری من، در قالب استیکر، برگه یادداشت، توت بگ و کلی محصولات جذاب دیگه، زندگی میبخشه!
من آیدا هستم و مدرک فوقلیسانس شیمی آلی از دانشگاه صنعتی شریف دارم.
از بچگی عاشق هنر و نقاشی بودم. ولی هیچوقت فکرشو نمیکردم که یک روز بکارم بیاد و شغل اصلیم شه!
سالیان سال به هنر، به عنوان یک تفریح نگاه میکردم، ولی حالا میفهمم که هنر، چقدر مهمه...
هنر به یک برند، شخصیت و روح میده.
برای من، هنر امضای کارم شد :)
چند تا دلیل داشت...
فان فکت! آیدا ویژن از دل یک مشکل خلق شد!
اوایل کارم، تصمیم داشتم فقط یک برند، اونم یک برند آرایشی-بهداشتی بزنم (سیریودرم) ؛ که برای محصولاتش، باید لیبل طراحی و چاپ میکردم. اون موقع با چاپخونه ها هیچ آشناییتی نداشتم و مشکلم این بود که به هرجایی تماس میگرفتم، در تیراژ بالا چاپ انجام میدادن و برای منی که اول راه بودم، اصلا صرف نمیکرد. خلاصه کلی با پدرم فکر کردیم و یه روز به ذهنمون رسید که چرا با پرینتر خونگیمون لیبل هارو چاپ نکنیم؟! امتحانشم کردیم ولی اینم مشکلات خودشو داشت و یک داستان مفصل داره که بعدا براتون تعریف میکنم.
خلاصههههه (واقعا خلاصه!)، در این حین، به ذهنم رسید، حالا که میتونم لیبل چاپ کنم، چرا استیکرای خودمو چاپ نکنم؟!
و شروع کردم طراحی استیکرای مختلف و بعد دیدم میتونم یک برند تصویرسازی هم شروع کنم!
یعنی خواستم یک برند آرایشی-بهداشتی رو استارت بزنم، ولی در پروسَش، یک برند تصویرسازی متولد شد :)
دلیل دیگمم این بود که، همیشه میخواستم به جامعه خدمت کنم...
شاید بگین، استیکر و کمک به جامعه؟!
بله! استیکر نبین چه ریزه، بچسب ببین چه تیزه! (کلمه ی دیگه ای بجز "تیز" بهش نمیخورد شما به بزرگی خودتون قبول کنین ازم!)
همین یه استیکر فینگیلی، باعث شد من حداقل سه سالِ مستمر، با برنامه باشم و سه دفترِ کامل تموم کنم!
من هیچوقت آدم با برنامه ای نبودم؛ اما از وقتی که استیکر طراحی کردم، با انگیزه تر شدم و برنامه نویسی جزوی جدایی ناپذیر از زندگیم شده!
همیشه از این دفترای ساده میگیرم و با استیکرهای نقل قول، یادآوری، یک روز پربار و قورباغه پرکار که همگی خوراک چسبوندن روی دفترای برنامه ریزی و کاری اند، تزئینشون میکنم.
و وقتی از دفتر قشنگم استفاده کنم و تک تک کارامو انجام بدم، حس بهتری به خودم پیدا میکنم :)
حالا هرکی میتونه از استیکر به یه منظوری استفاده کنه. یکی دوس داره کادوش بده، یکی دوس داره مث من بچسبونه روی دفتر، تبلت و لپ تاپش که هم خوشگل شن هم انگیزه بدن استفادشون کنه...
خلاصه هر استیکری که دلِ تنگت خواست، بچسب، به اهداف و کارات برس و حس خوب بگیر! (خدایی قشنگ گفتم)
خلاصه (بشمر چندبار گفتم "خلاصه") آیداویژن فقط یه برند نیست؛ یک ماموریته، برای اینکه بتونم بوسیله ی محصولاتش، به حال خوب همه کمک و به این شکل، بتونم به جامعم خدمت کنم.
این سوال مثل اینه که بپرسن توی یه شهری که پر از کافهست، چرا باید یه کافهی جدیدی باز بشه؟ مگه شانس موفقیت داره؟
خب شاید اون کافهی جدید کیفیت خیلی بهتری داره! یا شاید چیزیو ارائه بده که بقیه ندارن!
من واقعاً به محصولاتم ایمان دارم. به کیفیتشون، به ظاهرشون و به ماموریت و هدفی که پشتشونه...
روی تکتک جزئیاتشون وقت گذاشتم، چون دلم میخواست محصولاتی طراحی که خودمم با افتخار ازشون استفاده کنم.
من تمرکزم روی رقیبام نیست؛ تمرکزم روی اینه که هر محصولی که از آیداویژن متولد میشه، واقعاً با کیفیت، جذاب و خاص باشه.
«این اعتماد به نفس رو، به لطف خدا و با سالها تلاش و پشتکار مستمر، پس از دریافت تعداد زیادی رضایت مشتری، به دست آوردم.
تولید هر محصول، برای خلق یک لبخند!
در واقع، هدفم از کل مجموعهی آیدا برندز اینه:
هر برندی که دارم، قراره به یه طریقی به بهبود کیفیت زندگی آدما کمک کنه.
آیداویژن هم اون بخشیه که قراره با محصولاتش، لبخند به روی لباتون بیاره و بهتون حال خوب تزریق کنه.